گفتمش باغم هجرت چه کنم؟گفت بساز
گفتمش بی توچه باید کرد؟گفت بسوز
گفتمش مونس تنهایی شبهایم کو؟
تاری از موی سیایش را داد
وقت رفتن همه را بوسید به من از دورنگاهش را داد
یادگاری به همه داد به من.....
انتظار سر راهش را داد.!